خیالاتی

 

خیالاتی

-------

پریشب تو میدون آرجانتین

دم اون جیگر فروشی که سیراب بار میزنه

سیگاری بار میزدیم .

عقشمون کشیده بود قاطی بچه سوسولا وول بخوریم .

واسه یک شبم شده

جای ابرام بهمون بگن ابی .

جای سیگار زر و بهمن و آزادی و کوفت و زهرمار

که بوی پهن میده ...

به داآشت سیگار مالبورو و کنت و وینیس تارف کونن .

جای زهرا د خترفاطمه گدا صیغه ء اصغر گاریچی...

جی نیفر لوپوز بیاد ما رو ورانداز بکونه.

واسهء هیکل بی همتای ما سوت بزنه

ماواسش قمیش بیایم ..عشوه بیایم ناز بکونیم

بذاریم طاقچه بالا.

جای پیکان بشینیم تو فراری

توی جادههای پیچ درپیچ چالوس و هراز

بذاریم پارو رو گاز

بگازیم تا خود رامسر تخته گاز.

شایدم یک هتل ده ستاره اونور آب .

اومدیم سیگاری روشن کنیم و بریم تو جست....

شاخ بشاخ شد چشامون با دو تا الماس سیاه ....

که بما نور بالا زد از تو چشاش .

جی نی فر لوپوز نبود...

اماهرکی بود عجب تیکه ای بود .

دلمون فرمونش از دستش رفت...

تا بخوایم بخود بیایم سراشیب دره بود یم

دله اوراقی شد...بردیمش قبرستون .

حالا هرشب که میشه مائیم و یک چتول عرق

عرقش عرق سگی که میگیره آدمو عین چشاش

می شینیم تو میدون آرجانتین ...

بغل کوچهء پاچه سرمیدون جیگر..

سفرهء دل وامیکونیم ...

که شاید یه بار دیگه .

رد شه مام دزدکی دیدش بزنیم.

آرزو کنیم که مال ما باشه .

آرزو کردنش هم حالی داره .

******************

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد